9 ماهگي

دختر نازنينم با 9 ماهه شدنت مرخصي منم تموم شد؛ اين مدت با وسواس زيادي دنبال پرستار بودم؛ افراد زيادي معرفي شدن و تلفني صحبت كرديم، با چند نفري هم توافق كرديم كه به هر دليلي جور نشد، تا اينكه با يه خانم به اسم مريم جون هماهنگ شد كه به عنوان پرستار شما و مربي قرآن محمدحسين بيان پيش شما و داداش... 3 هفته قبل از اتمام مرخصي قطعي شد و از 2 هفته قبل از شروع به كار، يعني از اول شهريور قرار شد هر روز بيان كه در حضور خودم بهشون عادت كني... خيلي هم تاكيد كرده بودم كه برام مهمه كه دخترم تا 3 سالگي پرستارش عوض نشه و قول داده بودن كه تا رفتنت به مدرسه بيان. دقيقاً روز اولي كه رفتم سركار، عصرش گفتن كه نميتونن بيان...

مجبور شدم يك هفته ديگه مرخصي بگيرم كه به پرستار جديد عادتت بدم؛ خداروشكر يه خالهي مهربون كه از قضا خونشون 2تا كوچه با ما فاصله داره به اسم خاله مهري سر راهمون گذاشت. دوستشون داري و كنارشون آرامش داري، ايشون هم خيلي شما و داداش رو دوست دارن و بهتون محبت ميكنن؛ اميدوارم اوضاع همينطور خوب بمونه😇

8.5 ماهگي اولين دندونت دراومد، غير از اينكه كم اشتها شدي الحمدلله اذيت نشدي.

فعلاً براي حركت هيچ تمايلي از خودت نشون نميدي😁 ميشه گفت فقط قل ميخوري🤣🤣 البته 6 ماهگي كه برديمت دكتر، آقاي دكتر فهيم زاد گفتن سالمي و فقط به خاطر تپليه كه نميتوني سينه خيز يا چهاردست و پا بري😊
خلاصه ما هم فعلاً منتظريم😍

دس دسي و سرسري رو مواقعي كه خيلي سرحالي انجام ميدي. كلا بچه ي خيلي خوش اخلاقي هستي و جز در موارد خاص بداخلاقي نميكني.

عاشق دالي بازي هستي، تا يه روسري، ملافه، چادر، جانماز يا ... دور و برت ميبيني ميكشي رو سرت به نشانه درخواست شروع بازي... شروعش با شما و خاتمه ش با كرام الكاتبينه😅

داداش محمدحسين خيييلي دوستت داره و بارها گفته كه تو دنيا شما رو از همه بيشتر دوست داره😘

يك بار 12 روزگي و بار دوم 8 ماهگي بردمتون آتليه كه اينم چندتا از عكسهاشه😍